![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
Template By: LoxBlog.Com
آباژور طرح خورشید
یاس برای همه
جملات ناب
شکلات تلخ
استقلالی هاش بیان تو
سمت خدا
بسیجیان حوزه 6
خواندنيهامفيدترين وبلاگ
انتظارفرج
گلچین کلیپ مذهبی
نمکدون(طنزوسرگرمي)
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
انتظارسبز
و آدرس
www.nikdin.LoxBlog.com
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
بيمارى فاطمه (عليها السلام) و عيادت از او:
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتي كه به او بر اثر هجوم به خانه اش و وقايع پس از آن وارد گشته بود ، بيمار گشت و در بستر بيماري افتاد. گاه به زحمت از بستر بر مي خاست و كارهاي خانه را انجام مي داد و گاه به سختي و با همراهي اطفال كوچكش ، خود را كنار تربت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) مي رساند و يا كنار مزار حمزه عموي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) و ديگر شهداي احد حاضر مي گشت و غم و اندوه خود را بازگو مي نمود.
در همين ايام بود كه روزي زنان مهاجر و انصار كه از بيماري او اگاهي يافته بودند ، جهت عيادت به ديدارش آمدند. فاطمه (عليها السلام) در اين ديدار بار ديگر اعتراض و نارضايتي خويش را از اقدام گروهي كه خلافت را به نا حق از آن خويش نموده بودند ، اعلام نمود و از آنان و عده اي كه در مقابل آن سكوت نموده بودند ، به علت عدم انجام وظيفه الهي و ناديده گرفتن فرمان نبوي درباره وصايت امام علي (عليه السلام) انتقاد كرد و نسبت به عواقب اين اقدام و خروج اسلام از مجراي صحيح خود به آنان هشدار داد . همچنين بركاتي را كه در اثر عمل به تكليف الهي و اطاعت از جانشين پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد ، خاطر نشان نمود.
در چنين روزهايي بود كه ابابكر و عمر به عيادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (عليها السلام) از آنان رويگردان بود و به آنان اذن عيادت نمي داد ، اما سر انجام آنان بر بستر فاطمه (عليها السلام) حاضر گشتند . فاطمه (عليها السلام) در اين هنگام ، اين كلام پيامبراکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) را كه فرموده بود: " هر كس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر كه او را راضي نمايد مرا راضي نموده " ، به آنان يادآوري نمود. ابابكر و عمر نيز صدق اين كلام و انتساب آن به پيامبر( صلي الله عليه وآله وسلم) را تأييد نمودند . سرانجام فاطمه (عليها سلام ) ، خدا و ملائكه را شاهد گرفت فرمود : " شما من را به غضب آورديد و هرگز من را راضي ننموديد ؛ در نزد پيامبر، شكايت شما دو نفر را خواهم نمود. "
وصيت:
در ايام بيماري ، فاطمه (عليها السلام) روزي امام علي (عليه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصي خويش قرار داد و به آن حضرت وصيت نمود كه پس از وفاتش ، فاطمه (عليها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه كفن نمايد و شبانه دفن كند و احدي از کساني كه در حق او ستم روا داشته اند ، در مراسم تدفين و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.
شهادت:
سرانجام روز سوم جمادي الثاني سال يازدهم هجري فرا رسيد. فاطمه (عليها السلام) آب طلب نموده و بوسيله آن بدن مطهر خويش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامه اي نو پوشيد و در بستر خوابيد و پارچه اي سفيد به روي خود کشيد ؛ چيزي نگذشت که دخت پيامبر ، بر اثر حوادث ناشي از هجوم به خانه ايشان ، دنيا را ترک نموده و به شهادت رسيد ؛ در حاليكه از عمر مباركش بنا بر مشهور ، 18 سال بيشتر نمي گذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در اين دنيا زندگي نمود.
فاطمه (عليها السلام) در حالي از اين دنيا سفر نمود كه بنا بر گفته معتبرترين كتب در نزد اهل تسنن و همچنين برترين كتب شيعيان ، از ابابكر و عمر خشمگين بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت ؛ و طبيعي است كه ديگر حتي تأسف ابي بكر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (عليها السلام) سودي نخواهد بخشيد.
تغسيل و تدفين:
مردم مدينه پس از آگاهي از شهادت فاطمه (عليها السلام) ، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشييع و تدفين فاطمه (عليها السلام) بودند؛ اما اعلام شد كه تدفين فاطمه (عليها السلام) به تأخير افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند . هنگامي كه شب فرا رسيد و چشمان مردم به خواب رفت ، امام علي (عليه السلام) بنا بر وصيت فاطمه (عليها السلام) و بدور از حضور افراد ، به غسل بدن مطهر و رنج ديده همسر خويش پرداخت و سپس او را كفن نمود. هنگامي كه از غسل دادن او فارغ شد ، به امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) (در حالي كه در زمان شهادت مادر هر دو كودك بودند.) امر فرمود: تا عده اي از صحابه راستين رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) را كه البته مورد رضايت فاطمه (عليها السلام) بودند، خبر نمايند تا در مراسم تدفين آن بزرگوار شركت كنند.(و اينان از 7 نفر تجاوز نمي کرده اند) . پس از حضور آنان ، امير مؤمنان بر فاطمه (عليها السلام) نماز گزارد و سپس در ميان حزن و اندوه كودكان خردسالش كه مخفيانه در فراق مادر جوان خويش گريه مي نمودند ، به تدفين فاطمه(عليها السلام) پرداخت. هنگامي كه تدفين فاطمه (عليها السلام) به پايان رسيد ، رو به سمت مزار رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) نمود و گفت:
"سلام بر تو اي رسول خدا ، از جانب من و از دخترت ؛ آن دختري كه بر تو و در كنار تو آرميده است و در زماني اندك به تو ملحق شده. اي رسول خدا ، صبر و شكيبائي ام از فراق حبيبه ات كم شده ، خودداريم در فراق او از بين رفت... ما از خدائيم و بسوي او باز مي گرديم... به زودي دخترت ، تو را خبر دهد كه چه سان امتت فراهم گرديدند و بر او ستم ورزيدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه كه ديري نگذشته و ياد تو فراموش نگشته... "
امروزه پس از گذشت ساليان متمادي همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفي است و كسي از محل آن آگاه نيست. مسلمانان و بخصوص شيعيان در انتظار ظهور امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بزرگترين منجي الهي و يازدهمين فرزند از نسل فاطمه (عليها السلام) در ميان ائمه مي باشند تا او مزار مخفي شده مادر خويش را بر جهانيان آشكار سازد و به ظلم و بي عدالتي در سراسر گيتي ، پايان دهد
نظرات شما عزیزان: